جیمز هومن
ژنرال مارک ای.میلی رئیس ستاد مشترک ارتش، در آوریل ۲۰۲۰ برای کنفرانسی خبری با دونالد ترامپ به کاخ سفید میآید (جابین باتسفورد/واشنگتن پست).
بلشویکها در سال ۱۹۱۷ کنترل پایتخت روسیه را به دست گرفتند. اما دهها سال پیشترش، اجرایی داشتند که ولادیمیر پوتین با عنوان «تمرین بزرگ لباس» خطابش میکرد. حمله شورشیان به کنگره امریکا، انقلاب شکستخورده ۱۹۰۵ را برای ژنرال مارک میلی تداعی کرد. آن زمان، او که مورخی آماتور بود به دستیارانش گفت نگران است که ششم ژانویه «پیشزمینه اتفاقاتی بدتر» باشد.
هر باوری هم که نسبت به تلاشهای میلی جهت اطمینان از انتقال مسالمتآمیز قدرت پیدا کردهاید، باید به دیدگاه ژنرال ارتش در مورد ریاستجمهوری دونالد ترامپ نیز توجه داشته باشید. همانطور که در «خطر»، کتاب جدید باب وودوارد و رابرت کوستا توصیفش آمده است.
زمانی که اتفاقی تکاندهنده میافتد یک عده تنبل، فوراً از صفاتی مثل «بیسابقه» برای توصیفش استفاده میکنند، و این درست نیست. ذهنهای کنجکاو، تاریخ را در جستجوی تشابهات روشن تاریخی کنکاش میکنند؛ تشابهاتی نه لزوماً دقیق. این افراد برای درک زمان حال، به گذشته رو میاندازند.
میلی ۶۳ ساله، ۴۱ سال قبل، پیش از صعود از نردبان افسری در پرینستون حضور یافت. او هزاران کتاب در کتابخانه شخصیاش دارد. و همانطور که در «خطر» نیز به تصویر کشیده شده، استعارات سرسامآور ذهن او که در طول یکسالونیم اخیر (تاریخی، مذهبی و فرهنگی) توصیف شده است نشان میدهد که امریکا در دوران ریاستجمهوری ترامپ، فصلی تاریک را پشت سر گذاشته که هنوز هم امتداد دارد.
پس از آنکه نیروهای نظامی جهت کمک به برقراری نظم در کنگره به منطقه گسیل شدند، میلی ترسید مبادا دونالد ترامپ در پی لحظه «رایشستاگ» (یادآور حمله آتشافروز به رایشستاگ، مجلس آلمان در برلین. مترجم.) پیش از مراسم تحلیفش باشد. یادآور واقعه ۱۹۳۳، زمانی که آدولف هیتلر، صدراعظم آلمان از آتشسوزی ساختمان پارلمان به عنوان بهانهای جهت تقویت کنترلش استفاده کرد. و این تنها شباهت نازیها نبود که آن لحظه در ذهن میلی زنده شد. او پس از این حمله در جستجوی شباهتهای میان بدترین حمله به کنگره با حادثه به آتش کشیدهشدن ساختمان انگلیسی در ۱۸۱۴ برآمد. او به این نتیجه رسید که برخی از شورشیان برای چنین انقلابی از پیش برنامهریزی کرده بودند؛ جمعی با عنوان پیرهنقهوهایهای مدرن، یعنی نسخه ایالاتمتحده از شاخه شبهنظامی حزب نازی.
میلی که در سال ۲۰۱۸ توسط ترامپ منصوب شده بود، پس از آنکه جهت همراهی با رئیسجمهور در میدان لافایت فراخوانده شد، لحظهای برایش پیش آمد که در آن کاملاً به ناامیدی رسید. او این دم را مصداق آستانه شخصیاش از «جادهای به دمشق» دانست (در عهد جدید، پولس رسول در راه اورشلیم به دمشق، به مسیحیت گروید). همانطور که وودوارد و کوستا مینویسند، میلی در آن لحظه فهمید که «راهرفتن با ترامپ حین مأموریت سیاسی، حتی برای چند ثانیه هم کار بسیار اشتباهی است.»
میلی در لحظهای که دونالد ترامپ از عصبانیت داشت «مارک تیاسپر» وزیر دفاع وقت را به دلیل مخالفت علنیاش با استناد به قانون شورش در میان اعتراضاتِ «زندگی سیاهان مهم است» درسته قورت میداد، به یاد گروهبان فیلم «غلاف تمامفلزی» ۱۹۸۷ افتاد. ژنرال استفان میلر، به مشاور ترامپ نگاه کرد و او را به عنوان شخصی دید که در جلسات پاسخگویی به مسائل ناآرامیها، نزدیکترین شباهت ایالاتمتحده به گریگوری راسپوتین مدرن تلقی میشد _عارفی که کنترل قابل توجهی بر آخرین تزار روسیه داشته.
کنجکاوی مدامی که ترامپ در مورد حمله به ایران داشت، میلی را ترسانده و او را مصمم کرد از هرآنچه یادآور سناریوی «سگ را بجنبان» (اشاره به فیلم ۱۹۹۷ که رئیسجمهور در آن جنگی را جعل میکند تا بدینترتیب اذهان را از رسوایی جنسی منحرف کند) باشد، پرهیز کند. در حالی که ترامپ داشت در اتاق کاخ سفید، وضعیت حمله به اهداف ایرانی را میسنجید، میلی نیز به ترور اردکود فرانتس فردیناند در سارایوو در سال ۱۹۱۴ فکر میکرد. او ازین وحشت داشت که عواقبی ناخواسته به جنگ میان قدرتهای بزرگ بینجامد _همینطور او به بحران موشکی کوبا در اکتبر ۱۹۶۲ فکر کرد. نویسندگان اشاره کردهاند: «محیط جوری تحریکپذیر بود که تصادف یا تفسیری نادرست میتوانست عواقبی فاجعهبار بیافریند.»
میلی به همکارانش گفت که او ۲۴۲ کودک را در قبرستان ملی آرلینگتون دفن کرده است. وودوارد و کوستا در کتابشان به نقل از میلی نوشتهاند: «من واقعاً علاقهای به جنگ با هیچکس ندارم.» و ترامپ اینگونه نبود.
اما تردید میلی در استفاده از نیروی نظامی در تضاد کامل با کلیشههای قدیمی هالیوودی بوده است.
در جریان تجمعهای ماه گذشته در آلاباما، دونالد ترامپ پس از تماشای مردمی که برای مراسم افتتاحیه فیلم «پاتون» آمده بودند، در جمبوترونز به روی صحنه رفت. جورج سیاسکات _با بازی ژنرال جورج اس. پاتون_ با سربازان صحبت کرده و میگوید: «امریکاییها، برنده را دوست دارند و بازنده را برنمیتابند.»
ترامپ در آن گردهمآیی به طور جدی به همکارانش میگوید که در سال ۲۰۲۴ بار دیگر قصد دارد در انتخابات شرکت کند. براد پارسکال، مدیر سابق مبارزات انتخابیه در پایان کتاب وودوارد_کوستا گفته است: «بعید میدانم ترامپ به این یکی به چشم بازگشت نگاه کند. او آن را نوعی انتقامجویی میداند.»
تظاهر به اینکه ترامپ نباخته است، او را برنده نمیکند. همینطور که تظاهر به عدم وجود او، از تهدیدی که او برای جمهوریت ایجاد کرده است، کم نمیکند. فرض کنید بدانیم که قیامی دیگر قرار است در ۱۲ سال آینده یا زودتر از آن به وقوع بپیوندد؛ دوست داریم امکان انجام چه کاری را برای جلوگیری از آن داشته باشیم؟ ما همین اواخر شاهد یک تمرین لباس بزرگ بودیم. آیا باز خطر فروش فیلم داغ دیگری را به جان میخریم؟
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟